دل نوشته ای به قلم مریم گلزاری نژاد باز آقایم.. لحظه دیدارت نزدیک شد..ومن..باز هم به قافله یارانت نرسیدم..هر چه پا کشیدم وبه سویت دویدم ..ولی…انگار..من لایق دیدارت نبودم.نمیدانی..آقایم! که چقدر دلم گرفت وقتی دیدم کاروانها راهی هستند و من بر لبم جز آه وبر دلم جز حسرت نیست …کی میشود ..کی می رسد..سعادت ......