به قلم دکترمسعودمحمدی///

تیم فوتبال صنعت نفت گچساران یکی ازریشه دارترین تیمهای فوتبال در تاریخ استان کهگلویه وبویراحمدمیباشد واین وظیفه برهمه واجب است که در هرمسئولیت وجایگاهی،بسته به موقیعت،شرایط حقیقی وحقوقی خودوبه هرنوعی،این تیم رایاری رسانیم.
اماباکمال تاسف روزگذشته مطلبی رادرسایتهای شهرم موردمطالعه قراردادم ،که مراحیرت زده ازجوسازی برای تحمیل یک شکست روحی بر تیم محبوبم،پیش ازبازی حساس روزیکشنبه مقابل تیم بندرعباسی نمود.
دوست عزیزم صادق خادمی،من متن شماراخواندم،اگرسطربه سطرانتقادشمارابخواهم پاسخ بگویم،مطمنا،من وشمابایددرمقابل هم قراربگیریم،اماهدفم ازقلم زدن دراین یادداشت به هیچ وجه پاسخ به انتقادات شمانیست،بلکه میخواهم تامل شمارادرانتقاداتی که به مدیرعامل نسبت داده ایدجلب کنم.
من هم مثل شمایک گچسارانی اصیل هستم،اگرنگویم ازنصف بیشتر،ولی نصف تماشگرانی که درمیدان بازی تیم صنعت نفت،چه آنهاکه باشماودرصندلی کناری شمابرای تشویق تیم محبوب خود خطرات راه هارا،به جان میخرند،وچه دیگردوستانم که با،برجسته نمودن رگ گردن خودفریادهای (صنعت توراحمایت میکنیم) رادر ورزشگاه، طنین اندازمیکنند،همه وهمه،ازدوستان مشترک من وشما هستند.
پس این نوشته من رابه یک برگردان پیکان انتقاد به جای مدیرعامل به خودتشبیه کنیدوآنرابه عنوان یک همصدایی درتشویق وهمراهی درفضای رسانه ای ،برای پیروزی پرگل تیم محبوبمان درروزیکشنبه قلمدادکنید.
جناب صادق خادمی،مسئول هواداران تیم محبوبم،من سوابق مشکلات گذشته تیم صنعت نفت وگاز گچساران را،به آن آگاهی داشته ودارم،بااین وجود،به جستجودر آرشیونشریات ورسانه های الکترونیک پرداختم تایرای انتقادات شماریشه واسنادی بیابم که  موفق نشدم مدیرعاملی رابیابم که باحضورش درورزشگاه ویابادراختیارقراردادن همه امکانات شرکت نفت،موجبات صعود رابرای نفت وگاز فراهم ساخته باشد.
پس لازم است بیایم بانزدیک شدن به روزی سرنوشت ساز برای تیم صنعت نفت همه رابه حمایت ازاین تیم جوان وآینده دار تشویق کنیم،نه آنکه بابیان سخنانی احساسی بازیکنان وهواداران این تیم رابه مشکلات ومعضلات عنکبوتی گرفتارکنیم،که به سرمنشعی رسانده شویم که خودبایدپاسخگوباشیم.
دوست عزیزم صادق خادمی،توجه شمارابه آن قسمت انتقادتان برمیگردانم که محل نشستن مدیرعامل را،که خود برابری با آرمانهای نظام وانقلاب میکند،بامثالی مع الفارغ به باد،انتقادبرده اید،میبرم.
آنجایی که ازآرمان هاسخن به میان می آورید،آرمانهایی که شماازآن سخن میگوئیدمطمناشهیدانی نخواهندبود،که پس ازتقدیم جانشان به اسلام و انقلاب،ازمن وشمابخواهندکه آرامش خاطرمان رادر احساسات مقطعه ای برای یک برد یاپیروزی درمیدان بازی،در حمله ای انتقادی وغیرسازنده به مدیری آرام کنید، که طوماری از سوابق اجرایی وعملیاتی آن حاصلش، وقف سرمایه جوانی اش برای نظام وانقلاب بوده.

دم زدن،خوردن دودوآلودگیهای شهرمان ومرتبط ساختن آن به مدیریت،آن هم مدیری که تاکنون بامشکلات مالی شدیدی،چون کاهش نقدینگی وزارت نفت،سقوط شدیدوجهانی قیمت نفت ونزول تولیدات ومعیانات نفتی وگازی توانسته،مطالبات وخواسته های بازیکنان این تیم رادرحدبضاعت وزارت نفت،جامه عمل پوشاند،هم ناعادلانه وهم بی انصافی تلقی است.
پس جناب خادمی بیایم یک صدابگویم،مدیرعامل پیروزیهای تیم محبوبمان صنعت نفت وگاز گچساران فرد،فرد،کسانی هستند که برای وپیروزی تیم محبوبشان ازحب وبغض های شخصی،دروازه ای برای زدن گلهای پیروزی میسازند ،نه دروازه ای برای گل به خودی.

به امیدپیروزی تیم محبوبمان